تحولات منطقه

ژانویه ماهی است که «جروم دیوید سالینجر» هم در آن به دنیا آمده و هم درگذشته است. او در سال ۱۹۱۹ در ابتدای این ماه به دنیا آمد و ۹۱ سال بعد چند روز مانده به پایان ژانویه به مرگ طبیعی درگذشت.

دلتنگی‌های «ناطوردشت»/ درباره جروم دیوید سالینجر
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

از زندگی سالینجر اطلاعات زیادی در دست نیست آن هم به دلیل روحیه منزوی و سبک زندگی اوست که در همه عمرش تنهایی و انزوا را برگزیده بود. این انتخاب دلیل مهمی داشت و آن هم برمی‌گردد به دوران نوجوانی و جوانی او.
سالینجر در همان آغاز جوانی عاشق اونا اونیل، دختر یوجین اونیل؛ نمایشنامه‌نویس برجسته آمریکایی شد اما اونا، چارلی چاپلین را به سالینجر ترجیح داد. این شکست عشقی تأثیر بدی بر روح و روان او گذاشت و اگرچه چندین بار ازدواج کرد اما همه آن‌ها به متارکه انجامید و در نهایت انزوا را برگزید.
سالینجر در ۲۳ سالگی وارد ارتش شد. در همین زمان آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد و به این ترتیب آقای نویسنده که در جوانی به هنر بازیگری هم علاقه‌مند بود به ناچار وارد یکی از ترسناک‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر شد اما با همه این‌ها جنگ یکی از نقاط عطف زندگی سالینجر بود چون با نویسنده‌ای آشنا شد که بعدها در مسیر نویسندگی او بسیار مؤثر بود. ارنست همینگوی در همان زمان به عنوان خبرنگار در پاریس مستقر بود و وقایع جنگ را می‌نوشت و منتشر می‌کرد. سالینجر از این مسئله مطلع شد و به ملاقات او رفت و یک نسخه از داستان‌هایش را به همینگوی نشان داد.همینگوی تحت تأثیر نوشته‌های سالینجر قرار گرفت و گفت او استعداد عجیبی در نوشتن دارد. سالینجر و همینگوی یک بار دیگر در سال ۱۹۴۴ در آلمان با هم ملاقات کردند و پس از آن با مکاتبه با یکدیگر ارتباط داشتند. سالینجر همیشه می‌گفت آشنایی با همینگوی تنها نقطه قوت جنگ برای او بوده است.
نخستین کتاب سالینجر یعنی «ناطوردشت» محبوبیت فراوانی برای او به همراه آورد. این کتاب داستان سه روز از زندگی پسرکی نوجوان به نام هولدن کالفیلد است که در سن نوجوانی از مدرسه اخراج می‌شود. او باید با این مشکل دست و پنجه نرم کند، به شهر خودش بازگردد و با خانواده‌اش روبه‌رو شود. سالینجر، شخصیت «هولدن» را در این کتاب شبیه به خودش عنوان کرده و گفته است دوران نوجوانی‌اش شبیه هولدن است و وقتی درباره او صحبت می‌کند به آرامش عجیبی می‌رسد.
«ناطوردشت» پس از چاپ با انتقادهای فراوانی روبه‌رو شد و سال‌ها جزو کتاب‌های ممنوعه در آمریکا به شمار می‌رفت اما در نهایت توانست جایگاه خود را پیدا کند چنان که بعضی از نشریات این رمان را جزو ۱۰۰رمان برتر قرن بیستم دانسته‌اند. در حال حاضر این رمان پس از «موش‌ها و آدم‌ها» دومین کتابی است که در دبیرستان‌های آمریکا تدریس می‌شود.
«فرنی و زویی»، ۹ داستان که در ایران با عنوان «دلتنگی‌های نقاش خیابان چهل و هشتم» ترجمه و منتشر شده، «تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران و سیمور: پیشگفتار»، «جنگل واژگون»، «نغمه‌ غمگین»، «هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه» و «یادداشت‌های شخصی یک سرباز» از جمله آثار سالینجر هستند. همچنین پس از مرگ او، مجموعه داستانی به نام «داستان‌های پس از مرگ» در ایران ترجمه و چاپ شد.
همه آثار سالینجر توسط مترجم‌ها و ناشران مختلف در ایران منتشر شده است. اما بهترین ترجمه رمان ناطوردشت متعلق به احمد کریمی است که توسط انتشارات علمی- فرهنگی منتشر شده است. امید نیک‌فرجام هم بقیه آثار سالینجر را ترجمه کرده که از سایر ترجمه‌های موجود در بازار، نثر ساده‌ و روان‌تری دارد.

مترجم- زهرا زمانیان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.